بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

باران دختر ناز مامان و بابا

زائر کوچک امام رضا

سلام عزیز دلم امسال امام رضا ما رو به خاطر دختر کوچولومون خیلی یهویی دعوت کرد بریم پابوسشون خدا رو شکر مسافرت خیلی خوبی بود   با اینکه هوا خیلی سرد بود ولی مسافرت خیلی خوبی داشتیم دست بابایی درد نکنه شما هم خیلی همکاری کردی و خیلی مامان و بابا رو اذیت نکردی دختر ناز ما دیگه شده مشهدی باران! عاشق حرم امام رضا بودی و اون جا خیلی سریع با بچه های دیگه ارتباط برقرار میکردی و شروع به بازی میکردی بنده خدا بابایی هم باید دنبال دختر بازیگوشش میرفت که زیر دست و پا له نشه!!! هر موقع بابا میگفت باران به امام رضا سلام کن با اون صدای قشنگت می گفتی :سلام عزیزم خیلی دوستت دارم و از امام رضا خواستم که همیشه کمکت کنه حالا...
3 دی 1391

نصیحت مادرانه 5

زندگی به زیبایی همین مداد رنگی هاست! می تونی از شادترین رنگ ها شروع کنی : نگاه مهربونت رو صورتی کن با رنگ سبز اندیشه ات رو زیبا کن به خاطرات قشنگت رنگ نارنجی بزن با رنگ آبی آسمون دلت رو رنگ آمیزی کن با رنگ زرد قلب مهربونت رو طلایی و درخشان کن با رنگ قرمز حرارت بیشتری به زندگی من  بدی     ...
17 آذر 1391

باران خانووم 11 ماهگیت مبارک!!!

ثانیه ها رحم کنین من مادرم آهسته حرکت کنید بذارین منم بهتون برسم آهسته حرکت کنین می خوام از بودن کنار کوچولوی دلبندم لذت ببرم ثانیه ها ثانیه ها ... باورم نمیشه به همین زودی شمارش ماهگردها تموم شد باورم نمیشه که یازده ماهه که من صاحب یک فرشته نازنین شدم باورم نمیشه که وقتی بارانم با اون صدای قشنگش میگه مامان منظورش منم! عاشقتم دخترم هر روز عاشق تر میشم هر بار که به چهره معصوم و زیبای تو نگاه میکنم خدا رو شکر میکنم خدایا شکرت به خاطر این فرشته خدایا دخترم را در پناه خودت حفظ کن دخترم ،بارانم               11 ماهگیت مبارک ...
17 آذر 1391
1