بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

باران دختر ناز مامان و بابا

گیلیلی لی لی علوس علوس (عروس عروس)

عزیز دلم چند وقتی بود که حسابی دلت یه عروسی میخواست و تا چشمت به لباس عروست میوفتاد میخوندی گیلی لی لی علوس علوس وقتی ازت میپرسیدم : باران تهران بریم چیکار؟ جواب میدادی : علوسی خلاصه رفتیم تهران عروسی و خدا رو شکر برعکس دفعه قبل اصلا اذیت نکردی و حسابی بهت خوش گذشت چند تا از عکسهات رو برای یادگاری میذارم عزیز دلم قربونت برم دخترک جذابم   ...
11 تير 1392

یا صاحب الزمان

نیمه ی شعبان گل نرگس شکفت / چلچله از شادمانی شب نخفت آبشار یک لحظه آرام شد ، نریخت / تا که رازش با گل نرگس بگفت سرو حیران شد از آن فر و جلال / ماه فرو مانده در آن حسن جمال روشن شد از این عید، جهان تاریک یا رب بنما ظهور مهدی نزدیک در گلشن زهرا، گل نرگس بشکفت شد نیمه ی شعبان، به محمد تبریک خدایا در همه لحظات مراقب بارانم باش خدایا ...   ...
3 تير 1392

کودکان آنگونه زندگی میکنند که آموخته اند

اگر کودکی با انتقاد زندگی کند                         می آموزد که محکوم  کند اگر کودکی با عناد زندگی کند                            می آموزد که کینه جو باشد اگر کودکی با ترس زندگی کند                             می آموزد که در اجتماع بهراسد اگر کودکی با ترحم زندگی کند                          ...
29 خرداد 1392

هورا رفتیم جام حهانی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

عزیزم امروز تیم ملی فوتبال کشورمون به جام جهانی صعود کرد من و بابایی هم مثل بقیه ایرانی ها شاد و خوشحال دخمری رو برداشتیم رفتیم توی خیابون چقدر مردم شاد و خوشحال بودن ، آدم روحش شاد میشد وقتی این همه ذوق و شوق رو میدید شما هم حسابی کیف کرده بودی و ایلان ایلان (ایران ایران ) میکردی و دست میزدی و میخندیدی امیدوارم همیشه شاد و حندان باشی و غم هیچ وقت به خونه دلت راه پیدا نکنه دوستت دارم نازنینم ...
29 خرداد 1392

عکس عکس 3

یک بعدازظهر 2 نفره!!!!!!!!!!!!!! بابایی کجاست؟                                درس! عزیز دلم شیرین ترین لحظه هایم  ، لحظه هایی است که در کنار تو میگذرانم خدایا شکرت به خاطر همسر و دختر مهربونم خدایا شکرت به خاطر همه چیز ...
29 خرداد 1392

انتخاب

امروز روز بزرگیه دخترم امروز مردم کشورت میخوان دست به یک انتخاب مهم بزنند                          رییس جمهور                                   توی زندگیت روز هایی میرسه که باید انتخاب کنی انتخاب دوست ، انتخاب رشته، انتخاب شریک آینده و .... همیشه با چشم باز و به دور از احساسات و با تکیه به عقلت و امید به خدا و مشورت بزرگترها انتخ...
24 خرداد 1392

مامانی پارک....

این روزا وقتی من و بابایی داریم با هم صحبت میکنیم یه صدای قشنگ میاد که در تایید حرف های ما میگه بعللللللللللللی بابایی گفت :امروز دخمری رو ببریم بیرون ؟ باران گفت :  بعللللللللللی من گفتم کجا بریم ؟ باران گفت : پارک بابایی گفت : چی کار کنیم ؟ باران گفت : تاب تاب عباسی ،سرسرده ، بپر بپر ، نی نی من گفتم چیزی هم بیاریم بخوریم ؟ باران گفت :دستنی دختر نازم عاشق  شیرین زبونیاتم  عاشق صدای قشنگتم اینم عکسهای باران خانوم در حال بپربپر !   صدای خنده تو زیباست و چهره خندانت بهترین هدیه خدا به ماست متشکرم خدای مهربونم   ...
24 خرداد 1392

گفته بودم دخترم عاشق آب بازیه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

عشق مامانی  سلام میخوام یه خاطره از دوران کودکیم رو تعریف کنم بچه که بودم عاشق این بودم که روز جمعه بشه و وسایل صبحانه و ناهار رو جمع کنیم بریم گلدشت! تازه اگه بابات اینا هم از اصفهان میومدن بروجرد که دیگه عالی تر میشد نون سنگک تازه ، نیمرو ، کله پاچه ، بازی ، والیبال ، ناهار ، کباب و ... وای که چه روزهای خوبی بود ... آخرش هم شوخی شوخی شروع میکردیم به خیس کردن همدیگه و کار تا جایی پیش میرفت که دیگه همه از دست هم فرار میکردن خیلی عالی بود                چند وقت پیش که بروجرد رفته بودیم هوس کردم دختر کوچولوی خودم رو ببرم کنار رودخونه ت...
24 خرداد 1392
1