بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

باران دختر ناز مامان و بابا

این روزهای باران

1392/5/13 11:13
نویسنده : رویا
949 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم سلام

توی این روزها با دیدن تو و شنیدن صدای قشنگت احساس میکنم زیباترین لحظه های زندگیم رو دارم میبینم و زیباترین صدای زندگیم رو دارم میشنوم

چقدر زیباست تلاشت برای کامل حرف زدن ، چقدر زیباست وقتی با دقت به اطرافت توجه میکنی و تلاش میکنی تا مثل خانمها رفتار کنی

چقدر زیباست شیرین زبونیهای تو وقتی با عشق جمله میگی :

مامانی بشینم ، ِا ددجون آمد ، ِا بابا آمد ، نکن نانا ، نکن مامان جون ، مامانجون نام نام و نام  باران نام نام ، مادری یخ بده ، بای بای بدافظ عمو بعد که ازت میپرسیم کجا ؟ پارک تاب تاب عباسی سرسرده بپَر بپر ، دویی سلام خوبی ؟ ،مادرجون دستنی بده ، تننم بیا ، مامانی چایی بده ، توپ میخوام  ، آقا پول بگیر دستنی بده ، آقاهه بپر بپر میخوام باشه ، مامانی تتو باران بده سَده ، کولر باد کجایی ؟گرمه  

وقتی چیزی رو میشکنی دستت رو روی لپت میزنی و میگی : وای وای شکست بانان وای وای

وقتی کسی رو میزنی میری بوسش میکنی گردنت رو کج میکنی و میگی :ببشید باشه

چند روز پیش توی جلسه قرآن همین که یکی از اقوام گفتن صلوات با صدای بلند شروع کردی به گفتن اللهم .. طوریکه صلوات همه همراه با خنده شد!

مراسم احیا که رفته بودیم همین که وارد شدی گفتی سلام الولَه (الله و اکبر) کمی که گذشت خسته شدی و میگفتی بای بای بدافظ الولَه ، الولَه بسه ، بعد که برات عمو پورنگ گذاشتم خوشحال شدی ولی چون با صدای کم باید گوش میدادی شروع کردی به غر زدن عمواَ  صداش(عمو پورنگ صداش کمه  ) توی مراسم چون مادری با گریه دعا میخوند نگران شده بودی ولی از فرداش هر وقت صدای قران میشنیدی با شیطونی یه خنده ریز میکردی و صورتت رو میگرفتی و الکی گریه میکردی!

این روزا دیگه روی زمین بند نمیشی و باید یا از روی مبل بیارمت پایین یا از بالای میز و صندلی ها

اصلا ترس از ارتفاع هم که نداری فقط من و بابایی باید با بالش دنبالت بیایم ببینیم از کجا بالا رفتی دور و برت رو پر از بالش کنیم!

توی بازی ها هم عاشق قایم موشک و عمو زنجیر باف و قطار بازی  و توپ بازی هستی و با صدای بلند میخونی: 10 ،20 ،30 ،40 بیام؟ ِا باران کجایی ؟ ِا دالیییییی

عمو زنجیر باف هم باصدای بلند میخونی و برای بعله گفتنهاش اگه ترنم هم باشه با همدیگه تا جایی که توان دارین جیغ میزنید و بععله میگین

 توی بَپر بپر هم حسابی حرفه ای شدی طوری که هر کس میبینه براش سوال میشه که چند وقتته!

چند تا از عکسهای این چند وقته رو برای یادگاری برات میذارم گلم

دوستت دارم عشقَم

باران سر دیگ نذری مادرجون

باران مشغول الوو کردن

باران مثل ژیمناستها پاهاش رو 180 باز میکنه!

باران در بروجرد

نانایی کیک ، مبالک ، مبالک مبالک تبلُدِت مبالک

باران در حال قایق سواری

باران روی مبل

باران و بپر بپر

باران و بالا رفتن از سرسردِه

عشق من

خدا رو شکر که تو رو به ما داده هزاران بار شکر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نانا
13 مرداد 92 10:12
سلاااااام پس عکساش کو؟!
اینهمه بچه میگه نانا ببخشید، نانا دست،نانا... اینارو ندیدی گیر دادی به این نانا نکن؟!


نانا چه آنلاینی داشتم به بچه میرسیدم هنوز آپلود نکردم! چه عجب بیداری؟ راست میگی یادم نبود عیب نداره یه نانا نامه بنویس بفرست منم تایید میکنم!
نانا دودت دارررم از طرف باران