بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

باران دختر ناز مامان و بابا

درد و دل مادرانه

1392/8/18 13:20
نویسنده : رویا
961 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم دخترم

یه روزایی ، یه وقتایی ، یه جاهایی دلت هوای بعضی ها رو میکنه

خاطراتت مثل فیلم از جلوی چشمات میگذره

و حسرت میخوری برای نبودن کسایی که این روزا کنارت نیستن

اون روزا کم نیستن عزیزدلم

این روزا منم دلم عجیب هوای قدیما رو کرده

روزایی که عمو و مامانجونم بودن

روزایی که مامانجون زهرا سالم بود

دلتنگ بچگیهامم

دلم تنگه

دلم تنگه برای تعزیه دیدنهای مامانجونم،چهره مهربونش ، برای صدای قشنگش که با همون حال مریض میگفت عزیز دلم باران دوستت دارم

دلم تنگه محرم های قدیمه اونوقتهایی که مامانجون زهرا سقاخونه میبست همه فامیل میومدن سر میزدن ، برای نقل خوردنهای یواشکی برای قایم شدن زیر منبر ،برای صدای نوار روضه مامانجون (عمه جان اینجا کجاست؟)،...

دلم تنگه اون روزاییه که با عشق تقویم رو نگاه میکردیم ببینیم کی عمو اینا میان

برای هییت دیدنا، برای چهره زیبا و خندان عمو برای شنیدن صدای دلنشینش که از شب قبل باهامون هماهنگ میکرد :صبح کی بلند میشه بره روضه خونه آقای بایسته ، روضه خونه آقای بروجردی کی بریم ،شب شام غریبون کجا بریم؟،...

وای چقدر دلم برای اون روزا تنگ شده

عزیزم روزهای خوبی در کنار عزیزامون داشتیم ولی دست روزگار نذاشت این روزهای خوب کنار هم بودن ادامه پیدا کنه

از خدای مهربون میخوام بهترین جاهای بهشت رو بهشون بده وبه مامانجون زهرا سلامتی بده

خدایا به حق این روزا کمکم کن بارانم رو اونجوری که شایسته کنیزی خانووم فاطمه زهراست تربیت کنم

خدایا ممنونم به خاطر همه چیز

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان اهورا(نرگس)
22 آبان 92 10:49
حضرت زهرا نگهدارش باشه...
رویا
پاسخ
ممنون عزیزم