بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

باران دختر ناز مامان و بابا

شعر باران

  باران دانه دانه در ناودان خانه می خواند این ترانه از قطره های باران شد تازه سبزه زاران پر گشت جویباران از ناودان خانه بشنو تو این ترانه باران دانه دانه ریزد به شاخساران ...
12 مهر 1391

باران در تولد 1 سالگی دخترعمو

سلام خانووم    خوبی مامانی    عروسک گلم یک سال پیش دخترعموی نازنازی شما به دنیا اومد و همه رو غرق در شادی کرد اون موقع شما تو دل مامانی بودی و درست سه ماه و هفت روز بعد به دنیا اومدی چند تا از عکسهای قشنگ شما رو توی تولد میذارم از همین جا دوباره تولد دخترعمو رو بهش تبریک میگیم تولد تولد تولدت مبارک                    مبارک مبارک تولدت مبارک باران قبل از رفتن به جشن باران در جشن تولد ...
8 مهر 1391

باران در خواب

عزیز دلم دختر نازم این روزا خیلی شیرینتر از قبل شدی هر جا که وارد میشی مرکز توجه میشی و خودت هم کلی ذوق میکنی جدیدا شعر لی لی لی لی حوضک رو که برات میخونیم خودت افتادش رو با تاکید زیاد میگی قربون دختر باهوشم بشم که همه صداها رو سعی میکنه تکرار کنه چند وقتی هم میشه که موقع خوابیدن دوست داری عروسک بغل کنی و بخوابی عزیزم خیلی دوستت دارم     ...
7 مهر 1391

دلم گرفته( مامانجونم پر کشید)

دلم گرفته مامانجونم پر کشید به آسمونا باورم نمیشه خدایا چرااااااااااااااا؟ یاد قدیما افتادم از بچگی عاشق خونه مامانجون بودم به شوخی میگفتیم پارک مامانجون! باورم نمیشه      یعنی واقعیت داره؟!     یعنی دیگه روی ماهت رو نمیبینم؟    به این راحتی ما رو تنها گذاشتی؟ زود بود مامانجونم   خیلی زود بود  دلم تنگه     دلتنگ صداتم دلتنگ نگاه مهربونتم دیگه به چه امیدی بیام تهران؟     دیگه کی میاد جلومون توی راهروی خونه و خوش آمد بگه؟    دیگه کی بهم قول بده که خیلی زود میام اصفهان خونتون؟    دیگ...
27 شهريور 1391

به یاد عموی مهربونم

دختر گلم این روزا دلم خیلی گرفته روزا پشت هم میگذرن همین چهار سال پیش بود که عموی مهربونم از بین ما پر کشید و رفت خیلی آروم هنوزم یادش که میافتم دلم براش تنگ میشه دلم میگیره که نموند و تو نوه خوشگلش رو ندید تو چنین روزایی بود که به هیچ عنوان نمیخواستم قبول کنم که داره از بین ما میره خیلی سخت بود روزای بدی بود غم دوریش هنوزم روی دلامونه یه موقع هایی خیلی دلم هواشو میکنه کاش شما نوه های قشنگش رو میدید حتما عاشقتون بود آخه خیلی عاشق بچه بود به خصوص دختر بچه از خدای بزرگ براش بهترین درجات را آرزو میکنم  
17 شهريور 1391

دخترکم هشت ماهگیت مبارک

باورم نمیشه! واقعا! 8 ماه شد! خدایا چه زود گذشت! یعنی من 8 ماهه مامان شدم! چقدر زود لحظه ها میگذرن ، جقدر زود تو بزرگ شدی دختر نازم توی این 8 ماه زندگی ما کامل شد و تو شدی همه زندگی من و بابایی عاشقانه دوستت داریم بابایی میگه اگه از صبح تا شب هم فقط خدا رو به خاطر وجود تو شکر کنیم بازم کمه راست میگه گلم لبخند زیبای تو  زیباترین لبخندیه که تا به حال دیدم صدای زیبای تو  زیباترین صدای دنیاست موقعی که صدام میکنی بهترین حسی که یه نفر میتونه داشته باشه رو دارم موقعی که تلاش میکنی و خودت رو بهم میرسونی زیباترین صحنه ای رو که در تمام عمرم دیدم میبینم و هزاران بار خدا رو شکر میکنم دوستت دارم همیشه گل دخترم ...
17 شهريور 1391
1