به یاد عموی مهربونم
دختر گلم این روزا دلم خیلی گرفته
روزا پشت هم میگذرن همین چهار سال پیش بود که عموی مهربونم از بین ما پر کشید و رفت خیلی آروم
هنوزم یادش که میافتم دلم براش تنگ میشه دلم میگیره که نموند و تو نوه خوشگلش رو ندید
تو چنین روزایی بود که به هیچ عنوان نمیخواستم قبول کنم که داره از بین ما میره
خیلی سخت بود
روزای بدی بود
غم دوریش هنوزم روی دلامونه
یه موقع هایی خیلی دلم هواشو میکنه
کاش شما نوه های قشنگش رو میدید
حتما عاشقتون بود
آخه خیلی عاشق بچه بود
به خصوص دختر بچه
از خدای بزرگ براش بهترین درجات را آرزو میکنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی